مهدی یار جونیمهدی یار جونی، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

پسر عزیزم سرباز امام زمان(عج).تو اومدی و من لایق"مادری"شدم.

حال دلم با شغل جدیدم خوشه...مادری عجیب میچسبد

اتفاقات جالب

سلام گلابتونم شیرین زبونم خب تند تند میگم از شیرین زبونیات اول اینکه تا یک ماه پیش یعنی نوزده ماعگیت به من میگفتی ننه...اونم قلدرانه هاااا داد میزدی ننههههه.... الان میگی مامان.بابا. به دایی طاها میگی طاااا به باباجون کمال میگی بابا(گاهی هم بابا طا یا بابا دد) به مامامجون زهرا میگی مامان به حاجی جون میگی آقا(هیچکس تاحالا نگفته آقا جز تو که اولین بارم خودت گفتی) به مامامجون فاطمه میگی آنا...چرااااا آخه دورت بگردم. وقتی تخم مرغ میخوای انگشت اشارت و میزنی به کف دست دیگت...چرااااا یعنی؟ به آب میگی آبا دایی طاها یادت داده بگو قستنطنیه و میگی اوقو ننه...خخخخخ این ایام که برا کرونا و شفای مریضان دعای فرج میخونه ت...
22 ارديبهشت 1399

خداحافظ شیر(پ پ)

سلام ستاره ی من سلام اسمونم سلام بارونم. مامان ماهی قربونت بشه که آقا شدی‌ عزیز دلم پهلوونم امروز یعنی ۲۱اردیبهشت شما بیست ماهه شدی و دیروز اولین شبانه روز بدون شیر خوردنت بود.شما خییییلی وابسته به شیر مادر بودی طوری که شب تا صبح شاید ده دوازده بار میخواستی و واقعا جفتمون کلافه بودیم روز هم اصلا غذا نمیخوردی و همش شیر تا اینکه بخاطر کرونا واکسن ۱۸ماهگیت بجای ۲۱اسفند حدود ۷اردیبهشت زدیم و بعد یک هفته تصمیم گرفتم از شیر بگیرمت.اول بخاطر آرامش خودت بعدم غذا خوردنت بعدم خرابی دندونات.دورت بگردم مو طلای من حدود هشت روز این پروسه طول کشید که سه روز شیر روز و ندادیمت فقط ظهر قبل خواب یک وعده با شب تا صبح بعد سه روز ظهر ها هم نخوردی و...
22 ارديبهشت 1399
1